همشهری آنلاین- مهدی تهرانی: صدای استانی و رادیوهای شهرستان‌ها حداقل در این ۲۰ سال اخیر به لحاظ کمی و حتی‌کیفی به یک توسعه خاص و پویا دست‌یافته‌اند. دز این جایگاه توسعه پویا را می‌توان به ساخت و ساز چندین کارگاه در یک محوطه چند ۱۰ هکتاری شبیه کرد.

مهدی تهرانی

   بر اين منوال كه ساخت و راه اندازي اولين كارگاه نه تنها نقطه پايان عمليات نبوده كه شروع  ماجراست. كارگاه دوم تا آخر نيز هر كدام علي رغم استقلال خود؛ به كارگاه قبلي و بعدي خود نيز كمك مي رسانند و ضمنا كمك نيز مي گيرند.

اما كارگاه آخري به عنوان حلقه عطف يا خروجي عمليات، چگونه كاربري پيدا مي كند ؟ آيا در فاصله زماني و مكاني منطقي؛ در آن چند ده هكتار؛ فازهاي ديگري كار مي‌شود؟ يا در همان منطقه؛ حال با كيلومترها فاصله دوباره كارگاه‌هاي ديگري متولد مي‌شوند؟

راديوي محلي يك شهرستان و رسانه شنيداري يك استان؛ با توسعه پويا و حلقه عطف تكرار شدني (به لحاظ ذات) در اولين قدم به تقويت ملي‌گرايي و تقويت بومي‌گرايي مي‌پردازد. كه اين روند بارور كردن رسانه‌اي و فرهنگي نام مي‌گيرد.

فرهنگي كه اگر چه مختص به يك منطقه جغرافيايي خاص از كشوري پهناور است، ولي با استفاده از حلقه‌هاي عطف سبب تعميم  اين توليدات به مناطق ديگر هم مي شود.

  جداي از بحث اطلاع رساني و به روز كردن افكار عمومي آن جامعه كوچك، بحث توسعه يافتگي اقتصادي، ادبي، فرهنگي آموزشي و حتي توسعه يافتگي صادرات آن منطقه جغرافيايي كوچك و بزرگ برحسب جغرافياي استاني كشورمان مي‌تواند توسط راديوهاي محلي به انجام و سرانجام برسد.

روندي كه البته احتياج به پشتيباني‌هاي سخت‌افزاري و نرم‌افزاري دارد. مي‌دانيم كه برنامه‌هاي 5 ساله هر دولتي؛ جداي از بحث‌هاي كلان؛ درباره استان‌ها و ظرفيت بالقوه اقتصادي؛ اجتماعي؛ سياسي و فرهنگي آنها هم ارائه طريق دارد.

رسانه شنيداري در راديوي محلي يك استان كشاورزي؛ چقدر مي‌تواند اين برنامه‌هاي 5 ساله درباره كشاورزي منطقه را شفاف و واضح ارائه كند؟ طبيعي است كه پاسخ مثبت است. از طرفي اين روند به اطلاع رساني دولتي كمك مي‌كند و از سوي ديگر، مردم نيز به عنوان مخاطب اصلي مي‌توانند حال و آينده مطالبات خود راداشته باشند.

    جداي از بحث اقتصادي دولت‌ها و برنامه‌هاي 5 ساله و ديگر برنامه‌هاي عمراني، بحث فرهنگ شايد در اوج كار اين راديوهاي محلي قرارگيرد.تصور اين كه رسانه شنيداري كاركردش در شهرهاي كوچك بسيار زيادتر از كلانشهرهاست؛ ديگر يك تئوري قديمي اثبات شده است و مي‌توان با تمركز داشتن بر اين فرضيه نهايت استفاده فرهنگي و رسانه‌اي را برد.

در اين مسير؛ ابزار فرهنگ‌سازي نيز به دست مي‌آيد و اين روند سازي منجر مي‌شود به همدلي استان‌هاي همجوار؛ كه شايد بتوانند با استفاده از برنامه هاي يكديگر اين همدلي را تقويت كنند.

موسيقي خاص يك قوم و موسيقي خاص يك شهرستان و استان مجاور آن و تبادل اين مهم هم اگر چه بسيار ايده دم دستي و پيش پا افتاده‌اي به حساب مي‌آيد، اما در عمل اگر با برنامه‌ريزي خاص انجام شود اثرات همدلي فراواني خواهد داشت.

اثراتي كه به توسعه فرهنگي توسط رسانه شنيداري محلي منجر شده است. روندي كه قابل تعميم است و درموارد ديگري مي‌تواند جواب بدهد.

براي مثال اگر ترافيك استان مجاور بهينه شده است؛ اين موفقيت در راديوي محلي استان همسايه بررسي مي‌شود. محصولات اين شهرستان اگر از آفت نجات پيدا كرده است، توسط راديوي استان مجاور در برنامه‌هاي مرتبط بررسي مي‌‌گردد.

روندي كه در بسياري از كشورهاي پيشرفته حداقل 80 سال است كه كاربري قطعي داشته است و براي كشورمان به لحاظ وسعت زيادي كه دارد مي تواند بسيار راهگشا باشد به شرطي كه آن امكانات سخت افزاري و نرم افزاري نيز پويا باشد.

کد خبر 273580

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha